داستان شنگول و منگول را اینگونه برای فرزندانمان بخوانیم!(قسمت اول)

بسم الله الرحمن الرحیم

تصمیم گرفتم این بار دردهایم را برای کودکان به زبان داستان آشنای شنگول و منگول و حبه انگور بنویسم، آخر هر چه برای بزرگان گفتیم کسی بر ما وقعی ننهاد و پشیزی به حسابمان نیاورد.

از تاریخ و قرآن و دین و علم و ولایت و ... برایشان اثبات کردیم اما انگار چسبیدن به زمین و خو گرفتن به لذت های شیرین دنیا، کار به دست بزرگترهایمان داده است و کمی بیشتر ترجیح می دهند زندگی آرام دنیا را بر بی قراری های جهاد در راه خدا...

برای کودکان ایران زمین می نویسم شرح درد نادانی بزغاله ها و بی رحمی گرگها را تا مثل ما فریب گرگ ناقلا را نخورند!!!

آری تاریخ تکرار می شود اما این مشکلِ تاریخ نیست، بلکه اشکال بر آن مردمی است که از تاریخ

 عبرت نمی گیرند!

دوستان مرا از آینده مادی خود به خاطر این نوشتار برحذر داشتند لکن وظیفه می دانم حرفی را که گذشتگان به ما یاد دادند، به گوش کودکان امروز وطنم برسانم باشد که ...

ماجرای شنگول ومنگول را اینگونه برای فرزندانمان بخوانیم تاآنها دیگرمثل ما...

یکی بود، یکی نبود

داستان شنگول ومنگول رااینگونه برای فرزندانمان بخوانیم!(قسمت دوم)

اما ادامه ی ماجرا...

گرگها وارد روستا شدند  و با خیانت سگها، اهل ده و حیوون های اهلی رو بی رحمانه دریدند و زخمی کردند و کشتند تا رسیدند به در خونه ی بزغاله ها.

اما مادر مهربون قبل از رفتنش فکر محافظت از خونه ی بزغاله ها رو کرده بود؛ خونه ی بزغاله ها، دیوارهای بلند و محکمی داشت که با زحمات مادر و بزغاله های قدیمی ساخته شده بود.

اما داخل خونه بزغاله ها خبرایی بود. تا صدای گرگ ها اومد قند تو دل شنگول و منگول آب شد.

گفتن الان وقتشه. باید بریم با گرگ ها حرف بزنیم تا اونها رو راضی کنیم، کاری به کار ما نداشته باشن...

اما بعضی از بزغاله ها  که طرفدار حبه انگور بودند نگذاشتند در خونه به روی دشمن باز بشه چون از پشت در، داشتند دستهای خونی گرگ بزرگ رو می دیدند.

می دیدند که چطور مرد و زن و کوچیک و بزرگ دهکده رو به خاک و خون کشیده!

چند سال گذشت و انگار بزغاله ها یادشون رفته بود دستهای خونی گرگها رو.

شنگول و منگول دوباره به فکر افتادن تا فکر پلید خودشون رو عملی کنند.

یه بار می گفتن دیگه زمونه عوض شده، باید بدبینی ها رو نسبت به گرگهای متمدن به خصوص گرگ بزرگ، کنار بگذاریم. بسه دیگه هرچقدر دم از مبارزه با گرگها زدیم. این حرف ها برای تو موزه هاست و...

وقتی زبان ولیّ خدا مو در می آورد...

من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت میخواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطه‌هاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطه‌هاى خیالى.

(یعنی مذاکره دل بستن به نقطه های خیالی است!!!)

در اینجا سعی شده تا ابتنای سخنان امام خامنه ای برآیات قرآن کریم را نشان دهیم.

 

تحلیل سخنان امام خامنه ای با مردم قم(17 دی 93)

 مستند به آیات آسمانی:

 

1.      آن‌وقتى که شما قوى باشید، آن‌ وقتى که شما آماده باشید، آن‌ وقتى که شما دشمن را و ترفندهاى دشمن را بشناسید، دشمن بناچار از دشمنى دست خواهد کشید

مستند قرآنی:

آیه 60 انفال

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ

هرچه قدر می توانید خود را در برابر دشمن قوی کنید تا دشمن خو و دشمنان خدا را به ترس وادار کنید.

 

الثورة الدستوریة فی ایران

فی ذلک العصرو بعد ذهاب الطلبة إلی خارج البلد للدراسة کان هناک تیارین من المفکرین والأعلام.

تیار من العلماء الدینی الذین کانوا محترمین عند الشعب و تیار آخر من الذین درسوا فی الخارج و یسمی بمنورو الفکر و کان عندهم علاقة شدیدة إلی الغرب و حضارته و کانوا یعتقدون أن اصلاح البلد لایمکن إلا عن طریق تغریب الإیران.

فی قضیة الثورة الدستوریة بداء العلماء بالإعتصام فی مضجع عبد العظیم الحسنی فی الری جنوب طهران لأجل تأسیس قسم یسمونه «بیت العدالة».

و بعد عدم إهتمام الحکومة بطلب المعتصمین قرروا الذهاب إلی القم المقدسة.

وفی نفس الوقت کان الناس قد جمعوا فی سفارة بریطانیا و المثقفون هم الذین کانوا یدیرون الشعب فی السفارة و یلقون کلمة المشروطة علی ألسنتهم.لأن هذة المفردة ما کانت مستعملة قبل هذا.

لکن بعد إنشاء البرلمان رأی الناس أن هذه المشروطة هی نفس المشروطة الغربیة و من ملزوماته طرح الدین إلی الجانب بذریعة أنه رادع للتقدم.

قرآنی که به درد امروزم نخورد،قبول ندارم(3)

گاهی وقت ها آنقدر چیزی را تقدس می دهیم و بالا می بریم که غیر قابل دسترس می شود.

نباید تقدس قرآن کریم باعث شود که به خود جرئت استنباط مسائل روز خود را ندهیم.

بگذار صریح بگویم، من قرآنی که به درد امروزم نخورد و نتواند پاسخگوی همه ی جوانب سیاسی اجتماعی اقتصادی روحی روانی و... من باشد و برای همه ی ابعاد وجودی ام برنامه ای جامع نداشته باشد قبول ندارم.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در روز قیامت از مهجوریت قرآن نزد امتش شکایت خواهد کرد.

وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا *آیه30سوره فرقان

قرآن را گرفتند(اتخذوا) و با عمل نکردن به دستوراتش مهجور کردند!

در ادامه ی 2 قسمت قبلی بعض آیات قرآن که کیفیت برخورد با مستکبر را به امت مسلمان گوشزد می کند،آورده می شود تا قرآن باوران برطبق آن سیاست خارجی دولت 11ام را تحلیل و نقد کنند.

 

مشاوره انتخاب همسر در کلام پیشوایان هدایت

آرزوی هر پسر و دختر جوان این است با یافتن هم کفو مناسب خود، همسری برگزیند که همدم و همراه و همگام لحظه های تلخ و شیرین زندگی فردی و اجتماعی وی باشد.

آری بزرگترین پناهگاه مطمئن برای جوانان، کانون گرم خانوادگی است که می‏توانند اضطرابهای درونی خود را در آن به اطمینان، استقامت و آرامش تبدیل کنند و غمها و نگرانیهای خود را از یاد ببرند.

چنانکه خداوند متعال هدف از ازدواج را سکینه و آرامش درونی می داند:
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (آیه 21سوره مبارکه روم)
ما در این مجال کوتاه با استناد به کلام پیشوایان هدایت به بعضی از مسائل در باب ازدواج می پردازیم. 
اما اولین و مهم ترین مانعی که اکثر جوانان از آن شکایت دارند و آن را بهانه ی تاخیر در ازدواج می دانند، مشکلات اقتصادی است!
در آینه ی نگاه معصوم به دنبال جواب می گردیم:

الحضارة الإسلامیة و میزاتها الخاصة

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الحضارة الإسلامیة و میزاتها الخاصة

 

فی البدایة لا بد لنا أن نتناول معنی الحضارة بشکل عام و بعد ذلک سنتحدث عن الموضوع المذکور.

ها هو تعریف الحضارة فی رأینا:

الحضارة هی مجموعة عظیمة من المجتمعات الإنسانیة التی تتمیز من سائر المجتمعات البشریة بسبب میزاتها الخاصة فی الأفکار والنزعات و الأعمال.

أما الحضارة الإسلامیة هی الحضارة التی یمیزها الإسلام و أعقاداته و أدابه و أحکامه.

أما ما هی أهم خصوصیات التی تمتاز بها الحضارة الإسلامیة:

با اصل مذاکرات مخالف نیستم!

بسم الله

اگر دوستان صحبت های رهبری را با بسیجیان خوانده باشند(نه از صدا و سیما و سایت ها،چون هر کسی هر قسمتی که به نفع خودش هست را می گذاره!) ، شاید این سوال براشون پیش بیاد.

آقا که فرمودند با تمدید مذاکرات مخالف نیستند همچنان که با اصل مذاکرات مخالف نبودند، پس طبق این حرف، آقا با مذاکرات و روند و نتیجه ی آن مخالفتی ندارند.

پس چرا بارها فرمودند من به مذاکرات خوشبین نیستم؟

آیا نظرشون عوض شده؟

یا نه حرف همان است ولی در قالب حمایت از تیم مذاکره کننده و دولت کریمه و اینجاست که باید بصیرت به خرج داد تا حرف ولی و قصد او را فهمید.

«بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، همچنان‌که و به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودم،دلیلش را هم براى مردم بیان کردیم؛ بنده در سخنرانى دلایل آن را هم گفتم؛»

بنده سوالی دارم که با جواب دادن به آن، این شبهه حل می شود!

این دلایلی که آقا قبلا در سخنرانی ها بیان کردند چه بوده؟

جواب سوال را در بند دهم از سخنرانی 92/8/12پیدا کنید، البته پیشنهاد می کنم همه ی سخنرانی را بخوانید.

اینجا کلیک کنید

در واقع این تشویق حضرت آقا مثل همان تشویقی است که ملت ایران بعد از شکست تیم فوتبال ایران در مقابل آرژانتین در جام جهانی ابراز داشتند.

گفتند آفرین بر تو که تا دقیقه ی 90 گل نخوردی.حضرت آقا هم تشویق کردند تیم مذاکره کننده را که پس از شکست ننگین 3آذر92 در مذاکرات اخیر مسقط و وین تن به ذلتی دوباره ندادند.

اما قسمت های دیگری هم از صحبت های حضرت آقا هست که قضیه رو کاملا روشن می کنه.

قضاوت با شما...

قرآنی که به درد امروزم نخورد، قبول ندارم(1)

گاهی وقت ها آنقدر چیزی را تقدس می دهیم و بالا می بریم که غیر قابل دسترس می شود.

نباید تقدس قرآن کریم باعث شود که به خود جرئت استنباط مسائل روز خود را ندهیم.

بگذار صریح بگویم، من قرآنی که به درد امروزم نخورد و نتواند پاسخگوی همه ی جوانب سیاسی اجتماعی اقتصادی روحی روانی و... من باشد و برای همه ی ابعاد وجودی ام برنامه ای جامع نداشته باشد قبول ندارم.

اگر قبول داریم که«صدق الله العلی العظیم» و «لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه 42 فصلت»

این شرط مهمی است، اگر مثل بسیاری از منور الفکر ها قبول ندارید،بقیه مطلب را پیگیری نکنید چون به دردتان نمی خورد.

قرآن را برای یک بار هم که شده برای ثواب نخوانیم،این بار با نگاه مسائل اجتماعی روز آن را ورق بزنیم.

قرآن در مورد روابط بین الملل چه حرفی برای گفتن دارد؟

ویژگی های مستکبر در کتاب زندگی چیست؟

رابطه با آمریکا چگونه باید باشد؟

در این مجال آیاتی از قرآن کریم که به ابعاد متفاوت رابطه با مستکبر می پردازد،اشاره ای گذرا کرده و نتیجه را به خواننده واگذار می کنیم...

قرآنی که به درد امروزم نخورد، قبول ندارم(2)

گاهی وقت ها آنقدر چیزی را تقدس می دهیم و بالا می بریم که غیر قابل دسترس می شود.

نباید تقدس قرآن کریم باعث شود که به خود جرئت استنباط مسائل روز خود را ندهیم.

بگذار صریح بگویم، من قرآنی که به درد امروزم نخورد و نتواند پاسخگوی همه ی جوانب سیاسی اجتماعی اقتصادی روحی روانی و... من باشد و برای همه ی ابعاد وجودی ام برنامه ای جامع نداشته باشد قبول ندارم.

در ادامه آیات دیگری از قرآن کریم مورد بررسی اجمالی قرار گرفته تا رابطه ی حکومت اسلامی با مستکبران و زورگویان را نشان دهد.